به سلامتی عشقم که هنوز دوسش دارم
به سلامتی عشقم که نمی دونه واسه چی
این کارو باهاش کردم اگه بدون می مونه
به سلامتی عشقم که دارم واسش خودکشی میکنم
به سلامتی عشقم که دیگه واسه برگشتنم خیلی دیره
عشقــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم
میترسم که دستاتو ول کنم و
تو ساده بری ، ساده دس بکشی
میترسم بری دستاتو بگیرن
و کم کم تو هم مال مردم بشی
و اون لحظه هایی که از من دوری
میترسم یکی به تو نزدیک بشه
و خوشیامو تو کوله ت جا کنی
عذاب کشیدن واسه من تیک بشه
از اون ساعتایی که بیدار شم و
که بیدار شم و وجودم سرد باشه
و میترسم از هر قدم بعد تو
که ردپاهام بی تو تنها بشه
و گریه کنم توی خیابونا
و مردم به من هی اشاره کنن
بترسن ازم ، هی ازم دور بشن
و اسم دیوونه بذارن رو من
میترسم من از هرچی بعد توئه
همصحبت کنم جای تو عکساتو
و این میشه دلیل قرصای خواب
و این میشه سفت میگیرم دستاتو .
مهم نیست در چه سنی باشم ،
هر زمان چیز جدید یاد میگیرم دلم میخواهد فریاد بزنم : مامان بیا نگاه کن !
چرا بازم چشمات با چشم من قهره
چرا دیگه لبهات به من نمیخنده
چرا دارم بازم دوباره میسوزم
چرا بازم دنیا چشماشو میبنده
با این همه چرا...چرا ازم دوری؟
چرا نمیفهمی تو تنها محبوبی
چرا نمیخونی...چشام داره میگه
از توو چشام بخون حرف دلم اینه
به پای تو سوختم به پای تو موندم
برات میمیرم حرف دلم اینه
یه بار دیگه به من از اون نگاها کن
دوباره با صدات حالمو زیبا کن
بازم صدام بزن تا باز حاضر شم
وقتی میام پیشت حرفتو حاشا کن
فقط میخوام بازم چشمای تو واشه
بازم توی چشمام عکس تو پیدا شه
آخه الان زود بود تقصیر دنیا بود
برای مردن تو الان یکم زوده
بمیر تا دنیا کمی چشاش واشه
با این که قلب منم میون چشماشه
بمیر تا دنیا کمی چشاش واشه
با مرگ تو شاید دنیا دلش واشه( 2 )
شعر راست می گوید که دروغ بلد نیست....
اما تو باز هم می پرسی...
عطر شعرهایت را در خرمن کدام غزل فراموش کرده ای....
من همینم ...
یک واژه ی ساده....
که بوی عشق می دهد...
نکند بعد از من...
عطر خدا را هم فراموش کرده ای...
...
..حمیدرضا...
و دیگر هیچ..
....
من بدم قبول دارم
تو بمون پیشم نرو
دوباره مثل قدیم
عاشقت میشم نرو
اشکامو ببین اروم
میریزن رو دفترم
اخه خاطراتتو
چطور ازیاد ببرم
من از اون اولشم
میدونستم که میری
توهجوم تنهایی
میگی از دلم سیری
داری تو اوج غما
منو تنها میذاری
داری ی زخم بزرگ
رو دلم جا میذاری
هر کجا میری بدون
دلیل نفس هامی
کره ی ماهم بری
تو خیالم باهامی
به جای اینکه به دست وداع خیره شوی
توجهی به تمنای چشم هایم کن
وقتی که تو رفتی
حال دلم بد شد
دنیا پیش چشمام
یه خط ممتد شد
حال من این روزا
درگیر احساسه
نباشی قلب من
خودش رو می بازه
دلم که می گیره
عکساتو می بینم
سر قرارامون
تنهایی میشینم
حالم بدون تو
خراب و داغونه
برگرد کنار من
عزیز این خونه
کاری ندارم من
به قسمت و تقدیر
زدم روی قلبم
یه قفل و با زنجیر
این قلب پر احساس
برا تو می مونه
تنها فقط جای
تو هست توو این خونه
هنوز توو این کوچه
عطر تو می پیچه
دنیا پیش چشمام
بدون تو هیچه
ﭼﺮﺍ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ﺳﺎﺩﻡ؟/ﻣﻦِ ﻋﺎﺷﻖ ﺍﺣﺴﺎﺳﯽ
ﺩﺍﺭﯼ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﯽ ﺩﺭ ﮔﯿﺮﻡ/تو دردامو نمیشناسی
ﻣﻦِ ﻋﺎﺷﻖ یه ﺩﯾﻮﻭﻧﻢ/تو ﺍﺯ ﮐﺎﻩ ﮐﻮﻩ ﻣﯿﺴﺎﺯﯼ؟
ﻣﻦ ﺍﻭﻥ ﺍﺩﻡ ﺩﯾﺮﻭﺯﻡ/ولی تو رنگ میبازی
ﻣﻦ ﺍﯾﻦ ﻋﺎﺷﻖ ﺍﻭﺍﺭﻩ/ﺟﺰ ﺍﯾﻦ ﺣﺲ ﮐﻪ،ﺑﻪ ﺗﻮ ﺩﺍﺭﻩ
ﺟﺰ ﺍﯾﻦ احساس ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ/ ﺑﮕﻮ ! ﭼﯿﺰﯼ ﻣﮕﻪ ﺩﺍﺭﻩ؟
ﻣﯿﺮﻡ ﺑﺎﺯ ﺯﯾﺮ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭﻭﻥ/ﻧﺒﯿﻨﻦ اشکم و مردم
تو رو می بوسم از دور و /میشم تو خاطراتم گم.
خیره شدم بعد چشات به کوچه های بی کسیم
شاید یه روزی برسی به معنای دلواپسیم
من منتظر بودم ولی گمشده باز رد نگام
بعد تو بی کسی اومد چنبره زد روی چشام
یه لحظه یادت که میام چشمامو رو هم میذارم
ببخش عزیزم که همش سربه سرغم میذارم
بغضای من بزرگ شدن دوباره توی حنجره
تاوان چشماتو میدم اینجا کنار پنجره
از تو همین مونده برام یه بغض تیز و دلخراش
از تو گلوم پایین نرفت ،غصه داره چشام نباش